زینب جونزینب جون، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 9 روز سن داره
هم نفس شدنمونهم نفس شدنمون، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره
زندگی مامان و بابازندگی مامان و بابا، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره
محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 7 سال و 27 روز سن داره

مادرانه های من برای فرزندانم ...

26 - 1ماهگیت مبارک عشقمممممممممم

1393/10/18 15:10
نویسنده : مامان نی نیا
328 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر نازمممممممم

مامانی به همین زودی یه ماه و سپری کردیم قشنگم ...

یه ماه پر از اتفاقای جورواجور...

روزای اول که تشخیص زردی برات دادن و دو سه روز تو خونه فوتوتراپی کردیم ... روزای خیلی بدی بودن ... همش به این فکر میکردم تو که فقط لخت زیر این دستگاه خوابیدی و نه لوله ای بهت وصله نه هیچی من اینقدر عذاب میکشم بیچاره اونایی که جگر گوششون تو دستگاهه و کلی چیزی بهش وصله...

خدا برا هیچ کس نیاره .. ان شالله هر نی نی دنیا میاد سالم  باشه .. امین...

بعدش که بهتر شدی اکنه شیرخوارگی در اوردی که باز یه نگرانی جدید بود ... البته اقاجان(بابای من) که دکترن گفتن چیزی نیست ولی از اون طرف هی مامان بابا نگران بودن و منم نگران میشدم ... خلاصه که روزای سختی بود ...

شبا خیلی دختر خوبی هستی خدا رو شکر ... دو سه بار برا شیر خوردن بیدار میشی و بعد باز میخوابی ... صبحا از ساعت 5 بیداریت شروع میشه و تا 10 -11 بیداری و باز میخوابی تا شب ... شب ساعتای 6بیدار میشی و تا 12 بیداری ...

قشنگ به حرفا گوش میدی و عکس العمل نشون میدی ... بعضی وقتا با چشمات دستامونو دنبال میکنی ... وقتایی که بغلم شیر میخوری خیره میشی به صورتم ... باهات حرف میزنم گوش میدی و شیر نمیخوری...

بابایی باهات بازی میکنه میخندی براش ... حسابی دلبری مکینی...

سرتو برای زمان کوتاه میتونی نگه داری ولی خدا نیاره که ولش کنی و محکم فرود میای تو سینه بابا که چون لاغره دردت میگیره و یکدفعه صدات میره بالا ...

الانم رو مبل برا خودت دست و پا میزنی الانه که خسته شی و صدات در بیاد ... تا قبل از اینکه صدات دربیاد من بیام پیشتون ...

پ .ن : خیلی دوست دارم عکسای عسلمو بذارم ولی ارور میده ... نمیدونم حجمش زیاده یعنی؟ چطوری باید کم کنم؟

پ.ن 2 : ممنون از راهنمایی دوستان ...

پسندها (2)

نظرات (8)

بابای ملیسا
18 دی 93 15:48
با سلام . ضمن تبریک به خاطر داشتن وبلاگ زیبا و پر محتواتون ، خوشحال میشم تا از وبلاگ دخترم ، ملیسا ، عشق بابا دیدن کنید . ملیسا منتظر حضور سبز شما تو کلبه مجازی خودش نشسته . راستی ما رو از نظرات خودتون به عنوان یادگاری ماندگار برای آینده فرزند عزیزم محروم نکنید .
مامان علی
18 دی 93 16:13
خدا حفظش کنه..ای جوووونم....عکس بزار
یک پیشنهاد ویژه و بیاد ماندنی برای شما
18 دی 93 18:17
دوسـت عـزیـز و گــرامـی ســلااااام دوست داری با خرید یک ساعت رولکس یک عینک ویفری شفاف را به رایگان دریافت کنی درسته ؟؟ ...شمـا را به ديـدن جزئيات اين تخفيف ويژه دعــوت مي کنــم با آرزوي شادي ، سلامت و ثروت براي شما دوست گرامی...
مامان فاطمه
18 دی 93 18:31
عزیز دلم زینب جونم انشالله همیشه صحیح و سالم زیر سایه پدر و مادر باشی مامان زینب جون از برنامه paint تو ویرایش عکسها استفاده کن و سایز عکسا رو کم کن ما منتظر عکسای این دخمل طلا هستیم
مامان
20 دی 93 22:43
سلام مامان خانمی زینب گلی ما چطوره؟؟؟ برای کوچیک کردن سایز عکست رو با paint باز کن برو قسمت resize و سایز عکست رو کوچیک کن و بعد آپلودش کن
فاطمه & فائزه
21 دی 93 15:17
سلام خاله جون قدم نو رسیده مباارک خاله جون با گوشی عکس میگیرین ؟ این سایت خوب آپلود میکنه با این آپلود کنید شاید درست شد http://up-is.ir/
مامان نی نیا
پاسخ
هم گوشی هم دوربین عزیزم
مامان سمیه
23 دی 93 14:56
عزیزم مبارک باشه قدمش خیلی خیلی خوشحالم. روی عکس کیلیک راست کن.بعد انتخاب با paint رو بزن وقتی وارد شد گوشه سمت چپ بالا برو روی سایز و سایزش رو از100 به 50 تغییر بده بعد سیوش کن.و بیا دوباره اپلودش کن حتما میشه.حتما عکسش رو بزار ببینیم خانم خانوما رو.
مامان مرضیه
29 دی 93 22:59
مبارکه یک ماهگی..عزیزم با برنامه فوتوشاب یا نقاشی میتونی سایز عکسو کم کنی