زینب جونزینب جون، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره
هم نفس شدنمونهم نفس شدنمون، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره
زندگی مامان و بابازندگی مامان و بابا، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره
محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 7 سال و 28 روز سن داره

مادرانه های من برای فرزندانم ...

21-هفته 41 انتظار...

1393/9/12 13:22
نویسنده : مامان نی نیا
197 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر نازم زینب صبورمبوس ... 

خوبی گل دخترم ؟ محبتمامانی این روزا همه منتظرن تا شما بیای چقده ناز داری خانوم طلا ؟چشمک

قربون نازت بشم بیا تا بخریم نازتو محبت... دختر نازم یکشنبه برای بار 6 رفتیم سونوگرافی و روی ماهتو دیدم و دلم برات غش و ضعف رفتبغل ... خانوم دکتر گفتن شما تپلو و تنبلیزیبا ... دست به سینه نشسته بودی ... لپتو نشونمون داد ما شالله لا حول ولا قوه الا باللهمتنظر ... باید مواظبت باشم نخورنت مامانیعینک ... هر چند دوست نداشتم خیلی تپلی باشی تا راحت دنیا بیای ولی ظاهرا این طور نشده شما 3500 وزنت بودمتفکربدبو . ان شالله که خدا کمکمون میکنه و راحت تر از اونی که فکر کنم دنیا میایمتنظر ... 

دیروز رفتم دکتربرام امپول دگزا زدند و گفتند اگه تا فردا خودت نیای برم تا برای امپول فشار تصمیم بگیرندخطا ... 

با اینکه میترسم از امپول فشار ولی وقتی به دیدن روی ماهت فکر میکنم اروم میشمآرام ... نمیدونی چقدر دوست دارممحبت ... مخصوصا با این تکونایی که این روزا می خوری و هی به من یاداوری میکنی که این لحظه ها دیگه هیچ وقت تکرار نخواهد شدعینک ... روزهای دنیای من و تو دلی نازممتنظر ... 

خدا رو شکر اینترنت به موقع وصل شد و به محض دنیا اومدنت و فرصت کردنم برات می نویسم ... 

راستی بابایی مهربون هفته دیگه عازم کربلاست ... خوش به حالش ان شالله امام حسین دفعه بعدی سه تایی بطلبنجشن ... 

من و بابایی عاشقتیممممممممممممممممحبت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان مینا
12 آذر 93 14:38
وااای عزیزم خیلی خوشحالم که بسلامت راه نه ماهه ات رو طی کردی و دگ داری آماده میشی روی ماه زینبت رو ببینی... خیلی ذوق کردم سن شمار نی نی ات رو دیدم برات زایمان راحتی آرزو دارم دعای وقت زایمانت منو از یادت نبر خانومی برات دعا میکنم عزیزم منتظر دیدن روی ماه زینب خاله هستم خیلی صبوری که تا الان صبر کردی انشاءالله بسلامتی بووووووس پیشاپیش از لپ دختری نازت
مامان نی نیا
پاسخ
مرسی خاله ... ان شالله نی نی نازت زودی بیاد بغلت و مث دختر طلای ما ناز نکنه برات ... انتظار خیلی سخته خاله
مامان
12 آذر 93 22:23
سالاااااااااااااام خانم خدا رو شکر این اینترنت وصل شد ای جججججججججججاااااانم زینب خانم تپل مپل بس به سلامتی توی همین روزا شکل ماه زینب جون رو میبینم اسم پسرما هم علی شد خاله
مامان نی نیا
پاسخ
به مبارکه خوش نام باشه ان شالله
مامان فاطمه
13 آذر 93 19:16
به به میبینم که دیگه تموم شده روزای انتظار امیدوارم تا این لحظه دخمل گلی دنیا اومده باشه اونم به راحتی و در سلامت کامل منتظر عکسای این ناز دختر هستییییم
مامان نی نیا
پاسخ
نه خاله جون دخمل طلا نیومده هنوز ...
مامان علی
13 آذر 93 23:54
سلام .عزيزم. .انشالله زایمانت راحت مبشه اما من ازت خواهش میکنم بری زایمان سزارین. .لطفا برو خاطره ی زایمان طبیعی منو بخون .بخدا اشتباهه..من الان شش ماهو نیم گذشته اما هنوز خوب نشدم....بخدا از رو تجربه مبگم
مامان نی نیا
پاسخ
از سزارین خیلی می ترسم